دانشآموزان از تاريخ چه بايد بياموزند؟
«دانشآموزان از تاريخ چه بايد بياموزند؟
کمترين چيزی که دانشآموزان از درس تاريخ لازم می باشد بياموزند، اين است که تاريخ چيست؟
و تاريخپژوه کيست؟
پيام «امام خميني (ره)» در زمينه ي توسعه ي آموزش و پرورش همگاني
پيام «امام خميني (ره)» در زمينه ي توسعه ي آموزش و پرورش همگاني
«بسم الله الرحمن الرحیم
ن و القلم و ما یسطرون
ملّت شریف ایران، شما می دانید که در رژیم گذشته آن چه که بر ملّت مبارز ایران سایه افکنده بود. علاوه بر دیکتاتوری و ظلم، تبلیغات بی محتوی و هیچ را همه چیز جلوه دادن بود. ملّتی که در همه ي ابعاد از حوائج اوّلیه محروم بود ،وانمود می شد که در اوج ترقّی است. از جمله ي حوائج اوّلیه برای هر ملّت که در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهم تر از آن ها است آموزش برای همگان است. مع الاسف کشور ما وارث ملّتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند. چه رسد به آموزش عالی.
مایه ي بس خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می کند كه طلب علم را فریضه دانسته است از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه ي دراز مدّت، فرهنگ وابسته ي کشورمان را به فرهنگ مستقل و خود کفا تبدیل کنیم و اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خسته کننده برای مبارزه با بی سوادی به طور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم تا انشاءالله در آینده نزدیک هر کس نوشتن و خواندن ابتدايی را آموخته باشد. برای این امر لازم است تمام بی سوادان برای یادگیری تمام خواهران و برادران با سواد برای یاران به پا خیزند و وزارت« آموزش و پرورش» با تمام امکانات بپا خیزد و از قرطاس بازی و تشریفات اداری بپرهیزد و برادران و خواهران ایمانی برای رفع این نقصیه ي درد آور بسیج شوید و ریشه ي این نقص را از بن بر کنید، تعلیم و تعلّم عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را برای آن دعوت فرموده است. ائمه ي جماعات شهرستان ها و روستاها مردم را دعوت نمایند و در مساجد و تکایا باسوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصی اعضای با سواد خانواده اعضای بی سواد را تعلیم کنند و بی سوادان از این امر سرپیچی نکنند. من از ملّت عزیز امید دارم که با همّت والای خود بدون فوت وقت« ایران»را به صورت مدرسه ای در آوردند و در هر شب و روزو در اوقات بیکاری یکی دو ساعت را صرف این عمل شریف نمایند.بپا خیزید که خداوند متعال با شما است .
از خداوند تعالی سعادت و سلامت و رفاه ملّت شریف را خواستارم.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
«روح الله الموسوی الخمینی»
هفتم دی ماه پنجاه و هشت مطابق با هشتم صفريك هزار و چهارصد»(1)
روزي به ياد ماندني خردادماه 1353ه ش/1395ه ق/1975م به روايت « آيت الله نادري »
روزي به ياد ماندني خردادماه 1353ه ش/1395ه ق/1975م به روايت « آيت الله نادري »
در سال 1353ه ش/1395ه ق/1975م با روان شاد آقای« محمّد میرزاییان دهكردي» (11/8/1383ه ش/1426ه ق/2005م—11/8/1314ه ش/1354ه ق/1935م مدفون درآرامستان «بهشت دو معصوم شهركرد(دهكرد)») كه قبلا دبيرجانورشناسی دوران تحصیلم در رشته ي« طبیعی» درهنگام تحصيل در سال های 1348-1346 ه ش/1390-1387ه ق/1970-1967م دردبیرستان «محمّدرضاشاه (سیّد جمالالدین اسدآبادی امروز)» بودند، همكار آموزشي شده بوديم .
روشن دلان نقّاشی نمی کشند
«خردادماه سال 1345[ه ش/1386ه ق/1966م]، دبیر دبیرستان های «اصفهان» بودم و امتحانات آخر سال دانش آموزان در جریان بود.یکی از دوستان فرهنگی،که مسئولیتی در برگزاری امتحانات متفرقه آن سال داشت، ازمن درخواست همکاری کرد تا یک مجموعه برگه امتحانی درس«فیزیک»دانش آموزان را تصحیح و نمره گذاری کنم.
ورقه های امتحانی را گرفتم و در یک فرصت مناسب به تصحیح آنها پرداختم.در بین برگه ها چند ورقه بود که با خطی خوش بدون قلم خوردگی و کامل پاسخ داده شده بود، به طوری که ضمن تصحیح پیش بینی می کردم که [نمره ی]ورقه ی هریک باید حداکثر و برابر بیست باشد.امّا وقتی تصحیح ورقه ها تمام شد،با نهایت تعجّب دیدم که بیش ترین نمره هجده است. چندین بار هر ورقه را کنترل کردم،نمره ی پرسش ها را مطابق ریزبارم دوباره نوشتم،جمع بارم نمره ها بیست بود،ولی جمع نمره ی پرسش هایی که مطابق ریزبارم حداکثر نمره را گرفته بودند، هجده بود.
مکتب خانه ی«زروردگان چهار محال و بختیاری»ودبستان«تمبی مسجدسلیمان»به روایت«نادر قلی امامی»
«من در پنجّم مردادماه سال 1320 ه ش/1361ه ق/1942م آن هنگام که آتش«جنگ جهانی دوّم»شعله ور بوددر خانواده ایی عشیره نشین و سرشناس و ... درحالی که مرحوم پدرم در محل توّلدم «زوردگان» حضور نداشت [و به جای او] مرا به اسم «نادر» نام گذاری نمودند،[قدم به عرصه ی حیات گذاشتم].
مکتبخانههاواوّلین مدرسه ی دولتی«نوشآباد کاشان»به روایت«محمّد مشهدی نوشآبادی»
«در کنار«آبانبار تویده درب ضلع جنوبی حسینیه»، جایی که بازار کسب و کار و تجارت بود،چند کودک ریزودرشت در مکتب استاد«حسین بیدگلی» به یادگیری و تحصیل علم مشغول بودند. این معلّم در آن شلوغی بازار و هیاهوی میدان در مغازه عطاری خود به کار تعلیم میپرداخت ودر درس جدیّتی وافر داشت ...این مکتبدار که اهل«بیدگل»ودر«نوشآباد» مقیم شده بود،اوّلین معلّم مکتب در«نوشآباد»است که ما اورا به اسم میشناسیم.
معرّفی مكتب خانه ها ومدرسه ی ملّی«آستارا»
«بعد ازانعقاد قراردادننگين«تركمان چاي»در سال 1243ه ق/1207ه ش/1828م و واگذاري هفده شهر«قفقاز»به«روسيه تزاري»،تعدادي از فرماندهان و بزرگان و اعيان و اشراف و روحانيون نامدار شهرهاي« قفقازيه» كه سال ها با«روس هاي تزاري» دليرانه جنگيده واغلب هم در اين
مكتب خانه ي « دزك » به روايت «علي رحم شايان دزكي»
در زمان قديم كه در سراسر ناحيه ي« چهار محال » از مدرسه ، دبستان ، دبيرستان و دانشگاه خبري نبود و محلي به طور رسمي براي باسواد شدن وجود نداشت ، پس همانند ديگر نقاط «ايران» در تمامي شهرها ، قصبات و دهات بزرگ بر حسب گنجايش جمعّيت و داوطلب يك يا چند مكتب خانه وجود داشت كه مدرّس آن شخصي بود كه از ساير اهالي باسوادتر شمرده مي شد و به او مكتب دار ، ملّا مكتبي يا آخوند مي گفتند .
Warning: Illegal string offset 'active' in /home2/chbganji/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0
Warning: Illegal string offset 'active' in /home2/chbganji/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0
Warning: Illegal string offset 'active' in /home2/chbganji/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0
Warning: Illegal string offset 'active' in /home2/chbganji/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0
Warning: Illegal string offset 'active' in /home2/chbganji/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0
Warning: Illegal string offset 'active' in /home2/chbganji/public_html/templates/jm_news3/html/pagination.php on line 0