پل ارتباطی ما

موسسه خیریه صفا

 

مطالب تصادفی



چه کسی آنلاین است؟

ما 159 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 529

مقاله/رحمت الله زمانی پور

دبستان دولتی پسرانه «جامی» به روايت«رحمت الله زماني پور»

پنج شنبه, 21 -2664 11:02 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم


اوّل مهر ماه سال 1327ه ش /1368ه ق /1948م به همراه مادرم(روان شاد رقيّه عبدي دهكردي)براي ثبت نام به دبستان دولتي پسرانه ي«جامي شهركرد»مراجعه كردم.این دبستان درمحله ي«چهاركارخانه(چار كارخونه)»قرار داشت،جايي كه قبل از آن دبستان«مباركه ي ملّی بختياري دهكرد»،بعدا«مدرسه ی ملّی دهکرد»،سپس«دبستان دولتی نمره ی 22 شهرکرد»،بعداز آن دبستان دخترانه ی«پروين»وامروزه مدرسه ي راهنمايي تحصيلي(دبیرستان دوره ی اوّل)پسرانه ی«معلّم شهيد»ساخته شده اند.

 



دبستان داراي درب ورودي چوبي دو لنگه ي قهوه اي رنگ با دو سكوي سنگي بزرگ در دو طرف آن بود كه زيبايي خاصّي را به همراه داشت.بعد از درب ورودي ازطريق دالان باريكي از طرف راست و دالان باريك ديگري از سمت چپ مي شدوارد حياط مدرسه گرديد.بين اين دوراهرو اتاق بزرگي وجود داشت كه بعد از ورودمان معلوم شد دفتر مدرسه است.در اين دفتر به سمت حياط باز مي شد.در كنار راهروي سمت چپ انبار چوب وهيزم براي سوخت بخاري ها در فصل زمستان قرار داشت.داخل راهروها هم سكوهاي طويل و كم عرضي براي نشستن افراد و مراجعين ساخته شده بود.كف راهروها سنگ فرش بود و با گذر از يك پلّه به سمت پايين،حياط مدرسه قرار داشت.كلاس ها دور تا دورهمين حياط ساخته شده بودند.

 درضلع جنوبي اين حياط دستشويي ها با مصالح خشت و گل و به تعداد هشت چشمه ساخته شده بودند.لوله كشي آب براي طهارت در دستشويي ها نبود و آفتابه ايي فلزي در محل در ورودي دستشويي ها قرار داده بودند كه بچّه ها موقع استفاده از دستشويي ها از آب حوض ميان حياط آن را پر مي كردند ، با اين همه يك دستشويي در بسته مخصوص معلّمان در همين محل وجود داشت . چاه دستشويي هاي مذكور در يك راهرو پشت ديوار اصلي ساختمان مدرسه قرار گرفته بود كه از بيرون هر چند ماه يك بار تخليه مي شد . كف حياط مدرسه سنگ فرش بود و حوض سنگي مستطيل شكلي با يك فواره ي ( آب نماي) سنگي در وسط آن قرار گرفته بود.با استفاده از آب چاه كناره حوض با چرخ دستي چوبي بر فراز آن كه حدود دو متر بلندتر از كف حياط بود بچّه ها يا خدمتگزاران حوض مدرسه را جهت مصارف مختلف پرمي كردند . راه آبي هم از بغل اين چاه تا حوض و فواره ي ميانه ي آن با لوله هاي سفالي (تنبوشه ) كشيده شده بود ، در فصل زمستان براي جلوگيري از يخ زدگي و ترك برداشتن حوض چند تكه چوب بزرگ داخل آن انداخته و روي حوض را هم با پوشال اندود مي كردند . مدرسه در حدود هزار متر مربع وسعت داشت كه در حدود هزار و پانصد متر مربع آن را به صورت نه اطاق با استفاده از خشت و گل با رويه ي آجري و پشت بام كاهگلي ساخته بودند.محصّلين اين مدرسه از كلاس اوّل تا ششم ابتدايي به مدّت شش سال به تحصيل اشتغال داشتند. در هر پايه ي تحصيلي در حدود سي تا سي و پنج دانش آموز با هم در يك كلاس درس مي خواندند. ساعت كار مدرسه از هشت صبح تا دوازده و از چهارده تا شانزده بود يعني سه زنگ صبح و دو زنگ بعدازظهر تشكيل مي شد.معمولاً از نيمه ي مهر ماه به بعد كه هوا رو به سردي مي رفت مراسم صبحگاهي در بعـــدازظهرها انجام مي شد.قبل از شروع كلاس هاي نوبت دوّم نیزرأس ساعت يك بعدازظهرهر روز زنگ مدرسه زده مي شد تا بچّه هاي بزرگ تر براي اقامه ي نماز آماده شوند. جلو اتاق هاي موجود درضلع شمالي مدرسه تالار بزرگي با عرض سه متر با سقف چوبي،ستون هاي سنگي و كف آجري وجود داشت كه از اين محل براي تشكيل صفوف نماز استفاده مي گردید.معمولاً هر روز يك نفر از معلّمين ناظم مدرسه يا يكي از بچّه هاي بزرگ تر پيش نماز بقيّه مي شد و به اين ترتيب نماز جماعت بر پا مي گرديد. شركت در نماز جماعت براي تمامي بچّه هاي كلاس هاي چهار و پنج همگاني بود در عين حالي كه بعضي از بچّه هاي كوچك تر هم داوطلبانه در اين برنامه شركت مي كردند.با اين كه آن زمان بلند گو در مدرسه وجود نداشت،امّاصداي بلند قرائت ناظم يا مبصرهاي هرپايه،در سکوت موجودهمه جاي مدرسه را پوشش مي داد.بعد ازبرپايي نماز،صفوف كلاس ها تشكيل شده و آياتي از«قرآن كريم»درحضور مدير،ناظم يافرد بزرگ سال ديگري اجرا مي شد. بچّه ها دراين مراسم معمولاً شعر،مقاله و سرودهاي گروهي هم اجرا مي كردند. عد از اجراي برنامه ها ناظم به كنترل نظافت سر،صورت و دست هاي دانش آموزان مي پرداخت.موي بلند،ناخن بلند،دست و لباس كثيف و مواردي مثل اين ها تنبيه را به دنبال داشتند.بعد از آن اسامي غائبين روز قبل خوانده مي شد تاحاضر شده ودر رابطه با علّت غيبت خود توضيح بدهند و چنان چه غيبتشان غير موجّه بود، روز بعد به همراه يكي از والدين خود به مدرسه بيايند.بلافاصله بعد از اين بررسي دانش آموزان به كلاس هاي درس مي رفتند . كلاس ها داراي ميز و نيمكت چوبي بودند . تابلوي چوبي كلاس به رنگ سياه بود كه تخته سياه خوانده مي شد وهنوز هم اگرچه رسمش از ميان رفته،امّا اسمش در ميان معلّمان به تخته هاي سيز و سفيد اطلاق مي گردد.صندلي آموزگار هم چوبي بود و در جلوي آن يك ميز بزرگ چوبي هم وجود داشت كه هم چنان به ميز معلّم يا آموزگار معروف است،اگرچه  ديگر از فلز يا سنگ ساخته مي شوند.بخاري كلاس ها هيزمي بود وهنگام روشن بودن گرمايي مطبوع با سرو صدايي دل نشيني داشت.صبح ها مبصّر هر كلاس سه تكّه چوب از خدمت گزاران مدرسه تحويل مي گرفت و با كمك معلّم بخاري كلاس روشن مي شد.بعدازظهرها هم اگرهوا سرد بود يك تكّه چوب ديگر به عنوان سهميه ي كلاس داده مي شداگرچه هروقت هوا آفتابي بودحتّي با وجود سرما بخاري ها  به اجبار خاموش مي شدند.گچ نوشتني را اوّل هر سال خدمت گزاران مدرسه درست مي كــردند.گــــچ ها بــه صورت قالب هاي كوچك در آفتاب خشك و در يك ظرف حلبي نگهداري مي شدند . البتّه گاهي گچ ها نم كشيده و نرم شده بودند كه در اين حالت زود خرد شده و هنگام استفاده به كف كلاس مي ريختند . دانش آموزان كلاس هاي سوّم و چهارم موظّف بودند براي انجام درس كاردستي خود تخته پاكن چوبي با روكش نمدي درست كرده و به مدرسه بياورند.

زنگ مدرسه از يك رينگ اسقاطی چرخ ماشين باري(كاميونت) تشكيل شده بود كه با يك سيم فلزي در جلو تالار مدرسه به طرف حياط آويزان بود و با يك ميله ي آهني بلند و كلفت توسط ناظم در ابتدا و انتهاي هر ساعت به صدا در مي آمد. زنگي كه صداي بلند و خوبي داشت .هر ساعت پنجاه دقيقه محسوب مي شد و ده دقيقه استراحت(تفريح)هم در نظر گرفته شده بود . براي آب آشاميدني مدرسه هم دو منبع حلبي سفيد با شير برنجي و دو ليوان فلزي بزرگ متّصل شده با ريسمان بلندي به شيرهاي منبع ها تهيه شده بود كه در انتهاي تالاروبه طرف حياط قرار داده شده بودند و معمولاً مشتري فراواني در زنگ هاي استراحت داشتند.

دو نفر خدمت گزار مدرسه هرروز بعد از تعطيلي كلاس ها به نظافت فضاها پرداخته و صبح روز بعد با آب پاشي محوطه ،همه جا مصّفا شده  و با كهنه ايي  كه معمولا لنگ رنگ و رو رفته ايي بود روي ميزها غبار روبي مي گرديد.

لباس معمول بچّه ها عبارت بود از گيوه،كفش لاستيكي يا دم پايي به عنوان پاي افزار، شلوار گشاد،كت و درفصل زمستان پالتو ،كلاه گوشي،جوراب و دستكش پشمي،البتّه بعضي ها هم شلوار مي پوشيدند كه تعدادشان بسيار كم بود.بعضي هم با زير شلواري هاي راه راه سفيد و آبي خود به مدرسه مي آمدند كه با توجّه به شرايط اقتصادي عمومي،امري غير عادي نبود .

كيف بچّه ها خيلي كم از جنس حلبي با چفت و ريزه و بيش تر وقت ها پارچه اي بود كه در خانه و توسط مادران دوخته مي شد . دفترچه ي مشق براي تكليف بسيار كم بود ، بنابر اين مقداري كاغذ كاهي كه به صورت برگ هاي بزرگ ، خانواده ها خريداري كرده بودند را با قيچي كردن برگ ها و دوختن انتهاي دسته ايي كه درست شده بود به صورت دفترچه در مي آوردند . هر دانش آموز در سال يك مداد براي نوشتن داشت. بر اين منوال اگر اين مداد دردانه گم مي شد يا در اثر تراشيدن زياد از بين مي رفت خريد مجدد مداد به واسطه ي تنگ دستي خانواده ها با مشكل همراه مي شد . خيلي از مواقع هم براي دوام بخشيدن به عمر مداد به جاي مداد تراش ازچاقو براي تراش دادن نوك مداد استفاده مي گرديد و به هر حال سعي مي شد مداد به هر شكل داراي عمر بيش تري باشد . اكثر بچّه ها براي صبحانه مقداري نان در جيب لباس خود مي گذاشتند و براي مكمل تغذيه ي خود گاهي يك حبّه قند يا يك پولك(پولكي) هم همراه خود داشتند.تنقّلات بچّه ها عموماً سنجد وكشمش بود و تخمه، پسته و ديگر چيزها به سبك امروز وجود نداشت. بعضي از بچّه ها هم كه از روستاها به مدرسه ي مي آمدند براي ناهار خود مقداري نان با خرما يا تخم مرغ آپز مي آوردند و ظهرها در يك كلاس به دور هم جمع مي شدند كه هم سردشان نشود و هم به صورت گروهي ناهار خود را صرف كنند.بعضي از بچّه هاي ساكن«شهركرد»هم كه راه منزلشان دور بود براي ظهر در مدرسه مي ماندند به خصوص در فصول سرد ، چون وضع كفش و لباس اين دانش آموزان عموماً مناسب نبود و به همين خاطر مجبور بودند كم تر در فاصله ي بين خانه و مدرسه رفت و آمد كنند .

در مدرسه ي«جامي» به صورت يك رسم جا افتاده نزديك به ايّام عيد «نوروز»به بچّه هاي كم بضاعت يك جفت كفش و گاهي پارچه ي كت و شلواري و يا حواله ي دريافت پارچه براي همين منظور به صورت كاملاً مخفي و بدون اطلاع ديگران جهت حفظ حرمت افراد از يك مغازه ي خاصِّ كه داراي قرارداد با مدرسه بود را هديه مي دادند.

درس هاي دوران دبستان در اين ايّام شامل رياضيات(حساب)،هندسه،علم الاشياء(علوم تجربي)فارسي،تعليماتي ديني،قرآن، كاردستي،خط ونقاّشي،ورزش،املاء،انشاء،تاريخ،جغرافيا،حرفه اي بود،كتاب هاي تاريخ وجغرافيا در ميان همه ي كتاب ها از نظر ظاهري بسيار بزرگ بود به شكلي كه در كيف بچّه ها جا نمي گرفت امّا تصاوير رنگي بسيار زياد و جالب توجّهي داشتند .

در كلاس ششم ابتدايي درس رياضيات(حساب)،ماهيّت بسيار مشكلي داشت براي تفهيم اين مفاهيم دو كتاب مسأله به نام هاي «ششصد مسأله»و«هفتصد و بيست مسأله»تدريس مي شد كه البتّه اين دو كتاب به عنوان كمك درسي بودند،امّا از مسائل آنها در امتحانات پاياني هم آورده مي شد .

تمامي امتحانــات پايـــاني پايه هاي مدرسه به صورت داخلي انجام مي شد ،به جز امتحانات سال ششم دبستان كه به شكل نهايي( سراسري )انجام مي گرفتند .

در سال هاي پاياني دهه ي 1320 ه ش / 1368 ه ق / 1948 م در مدرسه ي«جامي»اين فرهنگيان به فعاليّت خالصانه به رغم همه ي كمبودها اشتغال داشتند :

«مرحوم منصور كوهي دهكردي مدير،مرحوم جمشيد قاسمي دهكردي ناظم ،آقاي چغاگردي معلّم كلاس اوّل ،آقاي جامع معلّم كلاس دوّم ،مرحوم مرادنوري پوردهكردي آموزگار کلاس سوّم،آقاي سّيد(آقا) باقر صادقيان دهكردي آموزگار كلاس هاي چهارم و پنجّم و آقاي سيّد مهدي حشمت دهكردي معلّم درس هاي قرآن،نقّاشي وخوشنويسي».

مرحوم«منصور كوهي دهكردي» علاوه بر مديريّت،در كلاس پنجّم رياضي هم تدريس مي كرد و آقايان «محمود نحوي دهكردي وحيدرپور»هم در اين مدرسه به تدريس اشتغال داشتند.خدمت گزاران اين مدرسه هم عبارت بودند از مرحوم «رحيم فاضل دهكردي» و ديگري مرحوم «جهانگير جعفريان دهكردي» كه علاوه بر وظايف روزانه درفصل تابستان چوب مورد نياز بخاري هاي هيزمي را هم  تهيه و خرد مي كردند تا در زمستان در كلاس ها مورد استفاده واقع شوند.گچ مصرفي تحريري مدرسه هم در تابستان و كمي قبل از فرا رسيدن ماه بازگشايي مدارس توسط همين آقايان بريده،ساخته و آماده مي گرديد.

معلّمان در كلاس ها بسيار جدّي،منضبط و خشك بودند .همه روزه درس مي پرسيدنــد و بــه بچّه ها نمــره مي دادند.البتّه استفاده از مداد وسط انگشتان،شيلنگ و ميله ي لاستيكي و تركه ي يك متري هم ازجمله ي ابزارهاي كاري معلّم بودند كه در مواقع ضروري و به خصوص تنبلي ها و شيطنت ها از آن ها استفاده ي وافر به عمل مي آمد.به همين واسطه گاهي مي شد كه دانش آموزان بعد از كتك خوردن و يا در حين آغاز مراسم تنبيه از مدرسه فراري مي شدند.روزهاي پنج شنبه مدرسه فقط صبح ها باز بود و در ساعت آخر پنج شنبه ها نوبت به ثبت نمرات انضباط مي رسيد.هرمعلّمي در اين ساعت به بچّه ها نگاه مي كرد و بر اساس خاطراتي كه از عملكرد آن ها در ذهن داشت در دفتر نمره مي گذاشت .البتّه تكاليف طول هفته ، نظافت شخصي ، نمره ي پرسش درسي و... هم از جمله ي عوامل مؤثر بر نمره ي  انضباط به حساب مي آمدند.در پايان اين ساعت معلّمين دفتر كلاسي خود را امضاء مي كردند و نتيجه ي نهايي توسط مدير و ناظم مورد بررسي قرار داده مي شد . بعضي اوقات از بچّه هاي زرنگ مدرسه كه خوب درس مي خوانند تشويق هم به عمل آورده مي شد . به همين خاطر توسط معلّم در كلاس و توسط مدير در سر صف جوايزي مثل  مداد ، مداد پاكن،دفترچه و مداد رنگي به بچّه ها جايزه داده مي شد .

دبستان«جامي»بعدها به خانه ي«حاج آقا جناب نحوي دهكردي» واقع در كوچه ي«فصيحي»منشعب از خيابان «سعدي مركزي»،پس از مدّتي به منزل«مهندس مشرّف»روبه روي كوچه ي « اداراه ي پست(كوچه ي شهرداري )»درهمان خيابـــان ، در دهه ي 1350 ه ش /ه ق / 1972م  در محل فعلي «مركز پيش دانشگاهي پــــري دخت رييسي دهكردي» و از سـال 1370 ه ش / 1412ه ق /1991م به «غرب شهركرد» در نزديكي پايانه ي مسافربري«سامان»انتقال يافت.مدرسه ي«جامي»داراي كارگاه حرفه ايي هم بود كه در هنگام حضور دبستان در فضاي مصفّايي كه بعدها محل «مركز پيش دانشگاهي پري دخت رييسي  دهكردي» شد ، اين كارگاه در محلي قرار داشت كه امروزه «شركت تعاوني مصرف فرهنگيان شهركرد» در آن جا مستقر گرديده است.بعد از جابه جايي دبستان پسرانه ي«جامي»،دبستان دخترانه ي«پروين»در ساختمان قديمي آن مدرسه راه اندازي گرديد .

دبستان«جامي»يادآور تلاش بي بديل فرهنگيان و شور و شوق خارج از وصف دانش آموزان قديمي است كه پايه گزاران فرهنگ آتي « چهارمحال و بختياري»محسوب مي شوند.

 


«يادشان گرامي باد».
«رحمت الله زمانی پور(1)
شهرکرد،آذرماه 1388ه ش».
ویرایش:«بابک زمانی پور».


پي نوشت:
 (1)رحمت الله زماني پورمتوّلدسه شنبه هفدهم آذر ماه 1321ه ش/29/ 11/ 1361ه ق/8/ 12/ 1942م  درشهركرد(دهکرد)،مدّرس بازنشسته ي مراكز تربيت معلّم است كه سهم فراواني در توسعه ي مفاهيم آموزشي و پرورشي در سطح استان چهار محال و بختياري داشته و در سمت هاي راهنماي تعليماتي مدارس منطقه ي كيار (شهرستان) ، مدرّسي دانش سراهاي مقدّماتي دخترانه و پسرانه ی شهركرد،بروجن و عشايري،دبيري دبيرستان  امير كبير (شهيد رحمان استكي شهركرد)،مدّرسي مراكز تربيت معلّم دخترانه ي شهيد دكتر محمّد جواد باهنر و  و پسرانه ي شهيد محمّد علي رجايي شهركرد(فرخ شهر) و دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهركرد،بنيان گذاري و هيات امنايي صندوق هاي قرض الحسنه ي امام رضا(ع)[فرهنگیان]،فاطمه ي زهرا (س)،شركت تعاوني فرهنگيان شهركرد و...نقش فعّال داشته است .بسياري از فرهنگيان استان و شاگردان قديم ايشان كه از معلّمان برجسته ي مقاطع مختلف تحصيلي و به خصوص در دوره ي ابتدايي به شمار مي آيند، همچنان به ياد خاطرات فراواني از ايشان هستند كه ماحصل آموزش عاشقانه ،صادقانه و استثنايي روش تدريس رياضيات و علوم تجربي اين استاد فاضل در مراكز و دوره هاي آموزشي  آموزشي سطح منطقه مي باشد.

تصاویر منتخب

cache/resized/0c5748ca6c0e01a5ce6bb131f29fce92.jpg
بهترین مکان دنیا   یادی از گذشته کتابهای قدیم
cache/resized/12321a69d83e907b31596d1a70de700c.jpg
شهید رحمان استکی مسئولیت‌ها: آموزگار
cache/resized/60040d169d182bda9a5835255964ecbd.jpg
درس معلم ار بود زمزمه ی محبتی جمعه به مکتب آورد
Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family