مكتب خانه ي « دزك » به روايت «علي رحم شايان دزكي»
در زمان قديم كه در سراسر ناحيه ي« چهار محال » از مدرسه ، دبستان ، دبيرستان و دانشگاه خبري نبود و محلي به طور رسمي براي باسواد شدن وجود نداشت ، پس همانند ديگر نقاط «ايران» در تمامي شهرها ، قصبات و دهات بزرگ بر حسب گنجايش جمعّيت و داوطلب يك يا چند مكتب خانه وجود داشت كه مدرّس آن شخصي بود كه از ساير اهالي باسوادتر شمرده مي شد و به او مكتب دار ، ملّا مكتبي يا آخوند مي گفتند .
مكتب خانه به روايت «حاج ميرزا يحيي دولت آبادي »
مكتب خانه به روايت «حاج ميرزا يحيي دولت آبادي »
تحصيل ابتدايي (1)
پدرم پنج پسر و يك دختر دارد .پسر ششمي هم داشته كه در شش سالگي وفات كرده ، من پسر دوّم هستم كه در سنه ي 1279 هـ .ق/1241 هـ .ش /1862 م روز چهارشنبه هفدهم ماه رجب [المرجب] در«دولت آباد [اصفهان] »متّولد گشته ام. از پنج سالگي مرا به تحصيل خط و سواد واداشته اند. به اين ترتيب كه تا مدّتي نزد زن هايي كه عبارت ساده [ايي] مي توانسته اند بخوانند و «قرآن» را از روي عقيده ي مذهبي به زحمت فرا مي گرفته ،اغلب از نوشتن محروم بوده اند عمر خود را صرف كرده ،بي آن كه بدانم از آنها چه آموخته ام .